سه دوست تصمیم میگیرند آخر هفتهای طولانی را در کلبهای دورافتاده، در اعماق جنگلهای سوئد، به شکار بپردازند. اما یک روز، تمام حیوانات بدون هیچ ردی ناپدید میشوند و جنگل به طرز وحشتناکی ساکت میشود. با این حال، آنها که شیفته شکار هستند، تصمیم میگیرند به هر شکل ممکن شکار را ادامه دهند...
فیلم
بنیامین دانشجوی دکترا بدون حمایت بورسیه است. او تحت فشار والدینش و نیازمند پول، معلم جایگزین مدرسه راهنمایی می شود. او بدون آموزش و تجربه، و با رو به زوال سیستم آموزشی عمومی، متوجه می شود که این شغل چقدر می تواند سخت باشد. امیدواریم همکاران حامی و متعهد او را به سمت نگاهی تازه به این حرفه سوق دهند.
سیدهارت و شریا، دو فرد از شهرهای مختلف، هر دو شکستهای بزرگی را در زندگی تجربه کردهاند—یکی نامزدش را به خاطر اختلاف نظر در مورد بچهدار شدن از دست داده و دیگری پس از خیانت همسرش طلاق گرفته است. تصمیمات غیرمتعارف آنها، سیدهارت که هرگز نمیخواهد پدر شود و شریا که تصمیم به مادر شدن از طریق لقاح مصنوعی گرفته، مسیر زندگیشان را به هم پیوند میدهد. حالا این دو باید انتخاب کنند که آیا عشق میتواند فراتر از تفاوتها و باورهای شخصیشان دوام بیاورد یا نه.
یک راهزن جسور که برای بقا میجنگد و در میان درگیریها با دشمنان قدرتمند، در تلاش است تا قلمرو خود را بنا کند و به «پادشاهی بدون سرزمین» تبدیل شود.
در سال ۲۰۰۸، گروهی از مردان از دانمارک و سراسر اروپا بزرگترین سرقت تاریخ دانمارک را انجام میدهند. کاسپر، یک بوکسور که فرصتهای زیادی در زندگی برایش باقی نمانده، از سوی طراحان خارجی این سرقت پیشنهادی دریافت میکند تا نقشه آن را طراحی کند.
ویولت، مادری بیوه که پس از سالها برای اولین بار قرار ملاقات دارد، به رستورانی مجلل میرود و با دیدن هنری، مردی جذابتر و خوشبرخوردتر از حد انتظارش، احساس آرامش میکند. اما این ارتباط شیرین بهتدریج رو به تلخی میگذارد، چرا که ویولت با پیامهای ناشناس و آزاردهندهای که روی گوشیاش ظاهر میشوند، ابتدا عصبی و سپس وحشتزده میشود.
یک مشاور املاک پس از سالها دوری از گذشتهاش، دوباره به دنیایی که پشت سر گذاشته بود کشیده میشود. زمانی که همدست سابقش با پیامی تهدیدآمیز ظاهر میشود، او ناچار است با گذشتهای که هرگز بهطور کامل پشت سر نگذاشته بود روبهرو شود؛ بهویژه حالا که برادرش، یک جنایتکار قدرتمند، نیز به دنبال اوست.
یک جوخه از نیروی دریایی SEAL ماموریتی خطرناک را در رمادی، عراق آغاز میکند، که هرج و مرج و برادری جنگ در خاطرات آنها از این رویداد بازگو میشود.
یک قایقسواری آخر شب در نیویورک به نبردی ناامیدانه برای بقا تبدیل میشود، زمانی که یک موش بازیگوش به هیولایی واقعی بدل میگردد.
جان دورسی، کلانتر تحت فشار، در آستانهی از دست دادن همسر و شغلش است. او با باچ هایدن، مارشال قلدر ایالات متحده، همراه میشود تا یاغیای به نام امیلی روسک را به گروگان بگیرند. اما با آغاز نبردی از ارادهها، امیلی موفق میشود گروه تعقیب را به جان هم بیندازد. با نزدیک شدن همسر مهاجم امیلی و دار و دستهاش، امیلی و جان درمییابند که برای زنده ماندن به یکدیگر نیاز دارند.
در این کمدی دیوانهوار با الهام از دهه ۱۹۵۰، شوهری سرکوبشده تلاش میکند همسر نانآور خود را برای دریافت بیمه عمرش به قتل برساند.
وندی دارلینگ برای نجات برادرش مایکل از چنگال پیتر پن شرور، که قصد دارد او را به نورلند بفرستد، راهی سفری خطرناک میشود. در این مسیر، او با تینکربلی پیچیده و مرموزی روبهرو میشود که به چیزی که تصور میکند گرد جادویی پریان است، اعتیاد دارد.
وقتی پسرش درون کنسولگری آمریکا ناپدید میشود، سارا، سرباز سابق نیروهای ویژه، هر کاری از دستش برمیآید برای پیدا کردن او انجام میدهد — و پرده از یک توطئهی تاریک برمیدارد.