این فیلم حول محور داستان یک راننده معمولی ریکشا در بیهار میچرخد که آرزو دارد و با فراهم کردن مقدماتی برای تحصیل پسرش در یک مدرسه متوسط انگلیسی خصوصی، حداکثر آموزش با کیفیت ممکن را برای پسرش فراهم کند.
NA
جوانا یک شمشیرباز رقابتی در پایان دوران حرفهای خود است که به دنبال بهترین شدن در جهان است. برای به دست آوردن برتری، او یک فناوری آزمایشی را دنبال می کند که به او اجازه می دهد از طریق رویاهای شفاف تمرین کند، جایی که او یک رابطه پرفراز و نشیب را با مربی خود آغاز می کند که ازدواج او در دنیای واقعی و مسیر او را به سمت طلای المپیک تهدید می کند.
هانگ و جونگو بهطور تصادفی در روز اولی که به توکیو رسیدند، ملاقات کردند. بهار، تابستان و پاییز آن سال، زمانهای زیبایی برای آن دو بود. پنج سال بعد، آنها دوباره بهطور تصادفی در کره همدیگر را دیدند.
یک سوپرمارکت در حومه مسکو، به مثابه قلب تاریکی برای "کارمندان" ازبک است که در آنجا بهصورت شبانهروزی کار میکنند و تهدید، مورد سوءاستفاده و زندانی میشوند. محبت موفق به فرار میشود و چرخه بیرحمانه بردهداری مدرن را افشا میکند.
و پیشبینی باشکوه ویتیاز بوریسپول این بود که پسری خواهد داشت که یک جنگجوی بزرگ خواهد شد و روسیه را از بلای عظیم نجات خواهد داد. اما، مثل همیشه، همه چیز برعکس شد: قهرمان به دنیا آمد... دخترم بود. و نجات روسیه هنوز لغو نشده است. چگونه باید با دشمنی جنگید که سه سر داشت و هر یک از سرها ظرافتهای خاص خود را؟
داستان فیلم حول شخصیتهای اصلی، اِما و لیام، میچرخد. اِما یک زن جوان و جاهطلب است که همیشه در پی رسیدن به آرزوهای بزرگش بوده، اما همواره با حسرتها و شکهایی درباره تصمیمات گذشتهاش روبهرو است. لیام، مردی با روحیه آرام و فلسفی، در جستجوی معنای زندگی و یافتن جایگاه خود در جهان است. این دو شخصیت در یک نقطه از زندگیشان به هم میرسند و داستان عشقشان آغاز میشود.
فیلم، نبرد شخصی بین یک سرباز از کره جنوبی و یک سرباز از کرهشمالی را در واپسین روزهای جنگ کره ، روایت میکند ...
یک قهرمان سابق بوکس تصمیم میگیرد قوانین را زیر پا گذاشته و به کودکان یتیم در روستاهای دور افتاده چین آموزش دهد تا آیندهای بهتر برای خود رقم بزنند اما…
ناصر خلاف کار خردهپایی است که با دزدیدن قالپاق و ضبط ماشین روزگار میگذراند. او در یکی از همین سرقتها در اتومبیلی را باز میکند اما داوود را میبیند که در اتومبیل نشسته. آنها از دیدن هم جا میخورند...
این فیلم که ادای احترامی به نویسنده نویسنده، مرینال سن در صدمین سال تولدش است، سفر جذاب آنجان دات را با استاد سلولوئید در سال 1981 نشان میدهد و آغاز یک رابطه منحصربهفرد مربی و محافظ است.
جایی که اولگا دفتر خاطرات ناتمام یک قاتل شناخته شده را کشف می کند و مجذوب رازهای تاریک آن می شود. همانطور که او به محتویات آن می پردازد، ارتباط مرموز بین آنها را کشف می کند و زندگی خود و دیگران را در خطر جدی قرار می دهد.
در سواحل سومالی، زمانی که مسافران یک کشتی بدبخت توسط دزدان دریایی به گروگان گرفته می شوند، یک قهرمان بعید باید برای نجات همه آنها قدم به جلو بگذارد.
چندین کودک از یک محله فقیرنشین ناپدید میشوند. حالا یک افسر پلیس مصمم باید با یک قاتل زنجیرهای زیرک روبهرو شود...