آمریکا

روایتگر زندگی سیاه پوستی به نام “شایرون” است و داستان زندگی او را در مقطع کودکی، نوجوانی و بزرگسالی به تصویر می‌کشد که با مشکلات فرهنگی و خانوادگی بسیار زیادی در یک محله فقیر و بدنام سیاهپوستان بزرگ می‌شود. پدر شایرون مدت‌ها پیش آنها را ترک کرده و مادرش هم به مواد مخدر اعتیاد دارد. روزی که شایرون از دست قلدرهای مدرسه که قصد آزار و اذیت او را دارند فرار می‌کند به 

جانی یک پسر بچه ده ساله در حال مرگ بر اثر سرطان خون است. دکتر “کارتر” پزشک معالجش دو سال پیش پسرش را از دست داده و حالا میخواهد با به خانه بردن جانی یاد پسرش را زنده نگه دارد…

یک سنگ آسمانی به پارکی در مرکز نیویورک برخورد میکند و گودالی در آنجا ایجاد می شود. بعد از برخورد یک شخص از داخل گودال بیرون می آید ولی این یک شخص عادی نیست بلکه او تشکیل شده از 100 موجود فضایی که قد هر کدام 5 سانتی متر است و به دنبال راهی برای نجات سیاره خود از نابودی هستند. اوضاع وقتی پیچیده تر میشود که

چهار پسر نوجوان یک سفر ماجراجویانه را برای پیدا کردن یک جنازه شروع میکنند که در طول سفر با موقعیت های جالب و خطرناکی رو به رو میشوند…

کریس یک جوان آفریقایی-آمریکایی است که برای دیدار با خانواده نامزدش “رز”، به خانه شان رفته است. در ابتدا همه چیز خوب به نظر میرسید اما کم کم حرف هایی در مورد اتفاقات رخ داده در آنجا بازگو میشود که ترس را بر دل کریس می اندازد و…

موضوع فیلم در مورد رابطه بین پیشگامان جراحی قلب، آلفرد بلوک و ویوین توماس است…

 هاوارد هوگز شروع به ساختن موشکی استثنایی میکند. او با اختراع این موشک مافوق تصور تبدیل به یک ابر قهرمان می شود. او برای پرواز دادن این موشک کارهای بسیاری انجام داده اما…

یک ژنرال چهار ستاره‌ی موفق و کاریزماتیک به نام “گلن مک‌ماهون” ( با بازیبرد پیت) فرماندهی نیروهای ناتو در افغانستان را بر عهده میگیرد، اما تبدیل به طمعه‌ی یک روزنامه نگار افشا‌گر می شود…

قصه ی فیلم ماجرای یک مادر عصبانی را دنبال میکند که هیچ چیز نمی تواند برای بازگرداندن پسر ربوده شده اش، مانع راهش شود…

داستان فیلم در ارتباط با زنی مهربان با قلبی پاک به نام Maleficent (با بازی آنجلینا جولی) است که در ابتدا زندگی روستایی را در صلح می گذارند که ناگهان ارتشی به سرزمین او حمله می کند و او به عنوان قدرتمند ترین محافظ به شدت از سرزمین خود محافظت میکند اما ظالمانه در حق او خیانت می شود و قلب مهربان و پاکش تبدیل به سنگ می گردد و ...

جان سیاه پوست و چارلی سفید پوست، دو پلیس مخفی شرکت قطار زیرزمینی نیویورک، خود را برادر هم می دانند. پس از ماجراهایی چارلی که از کار و رابطه ی عاطفی خود سرخورده شده، تصمیم می گیرد به یک قطار حامل پول دستبرد بزند. اما جان متوجه اقدام او می شود و سعی می کند مانع دزدی شود…

مدی یک زن نویسنده منزوی است که شنوایی خود را از دست داده و از جامعه دوری میکند و مانند یک نوجوان زندگی میکند. اما یک شب چهره ی یک نقاب دار او را به وحشت می اندازد. قاتلی روانی با نقابی بر چهره منتظر فرصتی است تا “مدی” را به قتل برساند. حال او باید از تمام حواسش، البته به جز حس شنوایی، کمک بگیرد تا این شب سخت را صبح کند و نجات یابد…

 خانواده “زالینسکی” بازگشته و باز هم فاجعه ای دیگر به وجود می آورند.آزمایشی عجیب موجب می شود کودک نوپای آنها به سرعت رشد کرده و بلند قد شود…