انگلستان

دیمن یک فرد ضد مسیح در آخر سرنوشت خود در دستان شیاطین می بیند. در همین حال نیروهای تاریک عرفانی شروع به از بین بردن تمام کسانی که مشکوک به هویت واقعی کودک بودن، می کنند و …

فرانک مارتین باید دختر ربوده شده یک مقام دولتی را به شخصی تحویل دهد، ولی در مابین راه عواطف و احساسات فردی وی باعث بروز مشکلاتی در انجام ماموریتش می شود...

فیلم در مورد زنی است که بعد از حمله یک قاتل سریالی دچار بیماری خاصی شده است. او نمی تواند چهره ها را به خاطر بسپارد، و با اینکه قاتل را قبلا دیده اما نمی تواند چهره اش را به یاد بیاورد و همین امر جانش را در معرض خطر قرار می دهد...

این فیلم براساس داستان واقعی یک افسر ارتش بریتانیایی به نام اریک لومکس ساخته شده است. لوکس در جریان جنگ جهانی دوم یکی از کسانی بود که توسط ژاپنی ها دستیگر شد و به اجبار در ساخت راه آهن تایلند – برمه مشغول به کار شد. لومکس پس از گذراندن مدتها درد و رنج ، متوجه می شود افسر ژاپنی که وی را شکنجه می داده هنوز زنده هست و...

پس از منجمد شدن چرخ و فلک و آزاد شدن زی بیدی خبیث ،دوگال سگی که باعث این اتفاق شده برای نجات صاحب خود که در چرخ و فلک زندانی شده است همراه با دوستانش راهی سفری خطرناک می شوند که در این سفر....

یک فرد مبتلا به فراموشی خود را در سفر زمانی بین سال های 2000 و 2002 می بینید و به گذشته خود بر می گردد ...

تینکربل به همراه دوستش Periwinkle به جنگل زمستانی می روند دوستانش نیز به او ملحق می شوند تا راز بالهای پری را کشف کنند …

در لندن، یکی از میلیونرهای معاملات املاکی، تلاش می کند توجه چند نفر از سرمایه داران شهر (باتلر و البا) را جلب کند، اما او نقشه های پیچیده تری دارد. او برنامه ریزی کرده تا خودش و یکی از همکارانش (ویلکینسون) یکشبه پولدار شوند.

استراليا، دهه ي 1880. «برادران برنز» به دليل جنايت و اذيت و آزار مردم از دست قانون فراري هستند. تا اين که دو تن از برادرها به نام هاي «چارلي» (پيرس) و «ميکي» (ويلسن) دستگير مي شوند. پليس بريتانيايي، «سروان استنلي» (وينستون) به «چارلي» پيشنهاد مي کند که اگر بتواند برادر سوم، «آرتور» (هيوستن)، را بيابد و بکشد، حاضر است «چارلي» و «ميکي» را از مجازات برهاند...

لندن، اواخر قرن نوزدهم. مخترعي نابغه به نام «فيلئاس فاگ» (لوگان) شرط مي بندد که مي تواند دنيا را در هشتاد روز دور بزند. در اين سفر جواني چيني به نام «لو شينگ» (چان) نيز که به خدمت «فاگ» درآمده، او را هم راهي مي کند.