جان بیمار و ناامید به امید درمان معجزه آسا برای سرطان خود برای یک روش پزشکی خطرناک و آزمایشی به مکزیک سفر می کند تا کشف کند که کل عملیات کلاهبرداری برای کلاهبرداری از آسیب پذیرترین افراد است.
هیجان انگیز
یک پلیس تازه کار باهوش اما ضعیف باید بر ترس های خود غلبه کند تا در اولین موردش که او را با یک افسر ارشد منزوی شریک می شود تا یک قاتل زنجیره ای را آزاد کند، موفق شود.
یک مرد جذاب سعی می کند با چرخاندن داستانی از جاسوسان، ریزتراشه های کاشته شده و یک دانشمند نظامی خطرناک که او را شکار می کند، زنی را در یک بار ببرد.
قدرت های پسااستعماری در هند تصمیم گرفتند از این موقعیت استفاده کنند و به سرکوب مستضعفان ادامه دهند.
امیلی یانگ، یک سالمند، میخواهد به عنوان رئیس انجمن خود انتخاب شود. او تنبلی بامزه را قبول میکند و فکر میکند که میتواند به طلسم جدید تبدیل شود و به او کمک کند تا برنده شود، تا زمانی که یک رشته مرگبار تنبل را به عنوان مظنون اصلی قتلها درگیر میکند.
درون یک معدن طلای متروکه، موجودی مرموز ماوراء الطبیعه در کمین است که توسط یک شمن بومی آمریکایی در سنین پیش برای دفاع از قبیله خود فریب خورده است. این فانتوم افسانه ای می تواند در بدن ظاهر شود و مانند هر کسی ظاهر شود. اجداد غربی قدیمی لوک آن را در معدن به دام انداختند، اما از آن زمان تا کنون فرزندان آنها را شکار کرده و باعث دیوانه شدن آنها شده است. حالا خواهرزاده لوک، پونی، با "نفرین خانواده" پایین آمده است. او معتقد است که با درمان مناسب روانپزشکی می تواند یک زندگی عادی داشته باشد، اما باید فورا برای داروهای گران قیمت پول دربیاورد. با کمک یک زوج دوست، لوک به معدن متروک وسترن می رود تا شانس خود را امتحان کند. همانطور که او متوجه می شود داستان های ارواح واقعی هستند، او متوجه می شود که باید با روح شیطانی قبل از اینکه ذهنش را تسخیر کند مقابله کند.
پس از اینکه پسرش به خاطر آدم ربایی متهم می شود، یک شماس سوگوار عدالت را در دستان خود می گیرد و با یک باند پلیس فاسد می جنگد تا او را تبرئه کند.
حادثه ای که در ساعت 19:11 رخ می دهد، سرنوشت شهری به نام Hamsala Deevi و سیاره ای به نام Proxima-EV12 را تغییر می دهد. راوی فراتر از تصور در زمان سفر می کند تا یک مغز متفکر جنایتکار را متوقف کند، عزیزان و شهر محبوبش را نجات دهد.
یک تک تیرانداز باتجربه بلک آپس پس از یک ماموریت ناموفق، تلاش می کند تا یک کابوس وار فرار کند، توسط سربازان دشمن که برای انتقام جسارت دارند، ردیابی می شوند و توسط چیزی شوم و هیولا، گرسنه و مصمم شکار می شوند.