زیگی، زنی موهاک از قبیلهی کاناواکه در حدود سیسالگی است که در تورنتو در حال پیشرفت در حرفهاش به عنوان یک اینفلوئنسر در شبکههای اجتماعی است. کمی پس از امضای قرارداد اسپانسری با
معمایی
الکس، یک مهندس صدا، به طور تصادفی صداهای مرموز را ضبط می کند: پیام های ناراحت کننده ای از زندگی پس از مرگ که او را از خطر قریب الوقوع و وحشتناک هشدار می دهد.
وقایع عجیبی در روستایی که محل زندگی میمونهاست رخ میدهد و یک زوج تازهعروس و داماد به همراه مسئولان جنگل را وادار میکند که برای کشف علت این اختلالات غیرعادی دست به کار شوند.
کلانتر محلیِ یک شهرک تفریحی زیبا در کنار دریاچهای کوهستانی با یک کارآگاه زن خسته و فرسوده از شهر بزرگی همکاری میکند تا پرده از حقیقتی شوم درباره مجموعهای از مرگهای «تصادفی» سالانه بردارند. تحقیقات آنها به این باور منتهی میشود که شاید قاتلی زنجیرهای
یک نویسندهی جوان به ملک دورافتادهی یک ستارهی افسانهای موسیقی پاپ دعوت میشود؛ کسی که سی سال پیش بهطرزی مرموز ناپدید شده بود. در میان چاپلوسانِ حلقهبهگوش آن ستاره و خبرنگاران مست و بیخود، او ناگهان خود را در میانهی نقشهای پیچیده و تاریک از سوی آن ستاره میبیند.
سه دوست تصمیم میگیرند آخر هفتهای طولانی را در کلبهای دورافتاده، در اعماق جنگلهای سوئد، به شکار بپردازند. اما یک روز، تمام حیوانات بدون هیچ ردی ناپدید میشوند و جنگل به طرز وحشتناکی ساکت میشود. با این حال، آنها که شیفته شکار هستند، تصمیم میگیرند به هر شکل ممکن شکار را ادامه دهند...
تال و ماریا پس از اینکه متوجه می شوند برادر بزرگترشان مسئول مخفی کردن اطلاعات ارزشمندی است، ادیسون بی میل را برای پاسخ ردیابی می کنند.
دِو آمبر، پلیسی بیرحم، درست پس از حل یک پروندهی قتل، در یک حادثه حافظهاش را از دست میدهد. اکنون او باید دوباره این پرونده را بررسی کند، در حالی که باید فقدان حافظهاش را از همه پنهان نگه دارد، جز از معاون کمیسر پلیس، فرحان خان.
وقتی سئونگ-دو، متخصص قلب، و همسرش متوجه میشوند که دخترشان، سومی، روز به روز علائم عجیبی از خود نشان میدهد، تصمیم میگیرند یک مراسم اخراج شیاطین را انجام دهند. وقتی به محل میرسند، کشیش بان مطمئن است که شیطان در بدن اوست و به نظر میرسد که مراسم موفقیتآمیز آن را از بدن سومی بیرون میآورد، اما در نهایت به مرگ ناگهانی سومی منجر میشود. با شروع مراسم تشییع جنازه، سئونگ-دو که متوجه برخی نشانههای عجیب در بدن سومی میشود، به باور خود که ممکن است او هنوز نمرده باشد و قلبش همچنان میزند، مواجه میشود.
لی جون، یک سرباز بازنشسته چینی، خود را در یک مسابقه با زمان میبیند هنگامی که یک حمله تروریستی جامعهای چینی در خارج از کشور را هدف قرار میدهد. او تنها ۱۲ ساعت فرصت دارد تا با تمام توان و شجاعت خود به حفاظت از هموطنانش بپردازد و از این وضعیت خطرناک جان سالم به در ببرد.
پس از یک سرقت الماس حلنشده، تعقیب سرسختانه یک پلیس سرسخت برای یافتن مظنون اصلی به وسواس تبدیل میشود، تا زمانی که سرانجام با یکدیگر و با حقیقت روبهرو میشوند.
آمِمیا یک یوتیوبر نامحبوب است که در موضوعات مربوط به علوم غریبه تخصص دارد. روزی مدیرش یک نقشهٔ طبقات خانه به او میدهد و میگوید که این نقشه در نگاه اول شبیه به یک خانهٔ معمولی است، اما نقطهای نامفهوم و مرموز در آن وجود دارد. آمِمیا شروع به بررسی دقیق نقشه میکند و در این میان، کوریهارا که یک معمار و علاقهمند به معماهاست، به او میپیوندد. آنها تلاش میکنند راز پشت این خانه را کشف کنند. در همین حال، یوزوکی با آمِمیا تماس میگیرد و میگوید که دربارهٔ خانهای که او در کانال یوتیوبش منتشر کرده، چیزهایی میداند. او به آمِمیا و کوریهارا میپیوندد تا راز خانه را فاش کنند، اما به نظر میرسد که خودش هم رازی در دل دارد.
در محله گانگنام سئول، "جههی" از رازی دربارهی مجموعهای از ناپدید شدنها خبر دارد، اما خودش هم ناگهان ناپدید میشود. کارآگاه "کانگ"، قانونشکن "یون"، و دادستان "مین" هر کدام به دلایل خود به دنبال کشف حقیقت هستند.