آرجون سرکار، افسر ارشد پلیس در واحد ویژه جنایی (HIT) در ویساخاپاتنام، مأمور رسیدگی به پروندهای در جامو و کشمیر میشود تا گروهی از قاتلان زنجیرهای را که مسئول قتلهای فجیع چندین نفر هستند، شناسایی و دستگیر کند.
هیجان انگیز
داستان درباره تروریسم گروه مجاهدین خلق ایران در سال ۱۹۸۱ است. پس از برکناری رئیس جمهور بنی صدر توسط مجلس ایران، تنشها بالا گرفت. گروههای تروریستی شروع به ترور مقامات ایرانی کردند. دولت ایران و سپاه پاسداران در تعقیب این تروریستها بودند تا آنها را دستگیر کنند. در همین حال، یک عضو جوان سپاه پاسداران و یک زن از گروههای تروریستی با یکدیگر آشنا هستند. آنها در دانشگاه همکلاسی بودند.
اوضاع وقتی پیچیده میشود که کبیر دالیوال، یک مامور مخفی، به خیانت به ملتش متهم میشود و به همدست سابقش ویکرام ماموریت پیدا کردن او داده میشود.
ادوین به خواهرش در بستر مرگ قول داده بود که پسرش را، که سالها پیش از او جدا شده بود، پیدا کند. جستوجوی ادوین او را به مدرسهی «دوری» در جاکارتا کشاند؛ مدرسهای ویژهی نوجوانان بزهکار، جایی که او بهعنوان معلم جانشین مشغول شد. در آنجا ناچار است با خشنترین دانشآموزان روبهرو شود تا برادرزادهاش را بیابد. اما درست زمانی که او را پیدا میکند، شورشی گسترده در سراسر شهر آغاز میشود و ادوین در مدرسهای گرفتار میشود که پر از نوجوانان بیرحمی است که تشنهی خون او هستند.
یک ناظر محتوا وظیفه دارد تا رسانههای توهینآمیز را از اینترنت پاک کند. وقتی او شاهد یک جنایت در یک ویدیو است، از امنیت کیبورد خود دور میشود و با وسواس به دنبال پاسخگو کردن کسی است.
نیک بیانکو پس از گذراندن یک سال زندان به جرم ضرب و شتم، تصمیم میگیرد دوباره با عشق زندگیاش ملاقات کند، اما متوجه میشود که او معشوقه جدیدی به نام چستر پیدا کرده است... که اتفاقاً مأمور آزادی مشروط نیک نیز هست.
در سال ۱۹۹۳، آمنه، دختر شش ساله مورین، توسط شوهر سابقش، کریم، از کشور خارج میشود. پس از سالها تلاش ناموفق برای یافتن او، مورین با یک شکارچی حرفهای کودکان ربوده شده در سطح بینالمللی آشنا میشود که به او قول میدهد در ازای همکاری با آمنه، به او در یافتن او کمک کند.
چهار دزد که در مرکز دارتمور منزوی شدهاند، خود را در جایی پنهان میکنند و هیچ کاری جز شمردن پول و زمان برای کشتن ندارند.
چارلز بلیکی، یک مرد آفریقایی-آمریکایی ساکن ساگ هاربر، در زندگی روزمرهاش دچار مشکل شده، بدشانس است و در آستانه از دست دادن خانه اجدادیاش قرار دارد که ناگهان یک تاجر سفیدپوست عجیب و غریب با لهجه اروپایی پیشنهاد اجاره زیرزمینش را برای تابستان میدهد.
مانتیس، یک آدمکش حرفهای، پس از مدتی وقفه به صنعت آدمکشی قراردادی بازمیگردد و با دوست کارآموز خود، جائه-یی، و یک قاتل افسانهای بازنشسته، دوک-گو، که اکنون سازمان را اداره میکند، روبرو میشود.