1981

در یکی از بنادر جنوب صیادی (بندرمقام) به نام عاشور بزرگ‌ترین مروارید را صید می‌کند. سودجویان و دلالهای مروارید درصددند تا مروارید را از چنگ او درآورند. بین عاشور و دلال‌ها نزاع سختی درمی‌گیرد. عاشور ناخواسته یکی از آن‌ها را به قتل می‌رساند و به همراه همسر و فرزندش می‌گریزد. دلال‌های مروارید با اجیر کردن فردی به تعقیب او می‌پردازند. اهالی روستای ساحلی بندرمقام ابتدا با عاشور همدردی می‌کنند و سپس همراه او ضد باند دلالان و سودجویان می‌شورند.

دو دوست قدیمی برای شام ملاقات می کنند. همانطور که یکی حکایت هایی را بیان می کند که تجربیات خود را به تفصیل بیان می کند، دیگری متوجه جهان بینی های متفاوت آنها می شود.

دنیای کلاستروفوبیک یک U-قایق آلمانی جنگ جهانی دوم. کسالت، کثیفی و وحشت محض.

در سال 1936، ایندیانا جونز، باستان شناس و ماجراجو، توسط دولت ایالات متحده استخدام می شود تا صندوق عهد را قبل از اینکه نازی های آدولف هیتلر به قدرت های شگفت انگیز آن دست یابند، پیدا کند.

در جریان غرق شدن یک کشتی انگلیسی بر اثر برخورد با مین در سواحل یونان، دستگاهی سری که تنها وسیله ی مخابره ی فرمان «آتش» به زیردریایی های مجهز به موشک های دوربرد نیروی دریایی انگلستان است، مفقود می شود. «جیمز باند» (مور) در مأموریتش برای یافتن دستگاه، درگیر رقابتی سخت با جاسوسان روسی می شود.

در دهکده‌ای حوالی کوه‌های پیرنه پسری به دنیا می‌آید، به نام سباستین، مادر بعد از تولد فرزندش به سفر می‌رود و سرپرستی سباستین را به پیرمردی می‌دهد. در نتیجه سباستین توسط پدربزرگ ناتنی بزرگ می‌شود. در ادامه سباستین با سگی (به نام بل) که از دست صاحبش فرار کرده بود و توسط پلیس تحت تعقیب بود آشنا می‌شود. در نتیجه تصمیم می‌گیرد برای نجات بل، خانواده ناتنی‌اش را رها کنید و به همراه بل سفری را آغاز نماید. در طول سفر سباستین تمام اروپا را می‌گردد و در خلال این سفر اتفاق‌های جالبی برای او و «بل» رخ می دهد …

خانواده دکتر ارنست با کشتی قصد مسافرت به استرالیا را دارند که در راه گرفتار طوفان شده و به ناچار وارد جزیره ای ناشناخته می شوند و…

یک دزد حرفه‌ای جواهرات تصمیم می‌گیرد برای مافیا دست به سرقتی بزرگ بزند تا پس از آن زندگی عادی را در پیش گیرد، اما آنها برنامه‌ای دیگری برای او دارند...

در حالیکه اسرای متفقین در حال آماده شدن برای برگزاری یک مسابقه فوتبال با تیم ملی آلمان در پاریس اشغالی هستند، نیروی مقاومت فرانسه و افسرهای بریتانیایی در حال طرح ریزی نقشه ای برای فرار آنها هستند…

وقتی شان کن دنباله پرونده قتل همکار خود را می گیرد، مجبور می شود از بخش مبارزه با مواد مخدر پلیس سان فرانسیسکو استعفا دهد. او تصمیم می گیرد به تنهایی مبارزه کرده و یک قاچاق بزرگ مواد مخدر را دنبال کند

کلانتر “اونیل” به مستعمره معدنچیان در یکی از قمرهای مشتری فرستاده می شود.در مدت تصدی او،معدنچیان یکی پس از دیگری کشته می شوند.وقتی او شروع به تحقیق می کند متوجه نقطه مشترکی بین همه مرگها می شود

این کارتون داستان ووک، یک بچه روباه، است که از لانه خود خارج می شود. در بازگشت، از عموی خود در می یابد که همه خانواده او توسط یک شکارچی کشته شده اند ...

«مکس» مامور پلیس سابق، اکنون یک مرد آواره تنهاست که در سرزمین های استرالیا که به بیابانی خشک تبدیل شده سفر میکند. تنها هدف او زنده ماندن است تا اینکه به گروه کوچکی از مردم بی دفاع بر می خورد که توسط یک دسته موتور سوار مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و تصمیم می گیرد به آن ها کمک کند...