فیلم

یک جوان به همراه دو فرزندش به یک روستا نقل مکان می‌کنند. جایی که اتفاقات غیرمنتظره در انتظار آن هاست…

دختری نوجوان به نام روکا که والدینش از هم جدا شده‌اند، تعطیلات تابستان را در آکواریومی سپری می‌کند که پدرش در آنجا مشغول به کار است. در ادامه، روکا با دو برادر مرموز به نام‌های اومی و سورا آشنا می‌شود و به ارتباط شگفت‌انگیز آنها با اقیانوس پی می‌برد و…

یک افسر پلیس به نام سانجی کومار با خبر می‌شود که همکارانش، پنج مظنون بمب‌گذاری دهلی را در محله‌ای به نام خانه بتلا محاصره کرده‌اند. در پی این ماجرا، سانجی دستور می‌دهد که تا زمان رسیدن او به آن محل، مامورین هیچ اقدامی انجام ندهند، اما..

داستان این فیلم درباره ی پسری حوان است که از مادرش که به برای زندگی بهتر به آمریکا سفر کرده است جدا شده است قرار است دونده مسابقات دو و میدانی جاماییکا باشد و …

میکروپلیس پارکی است که گونه ای در آن زندگی می کنند. هنگامی که راسکال، تصمیم به از بین بردن جمعیت آنان و کنترل شهر می گیرد، زندگی میکروپلیسی ها در معرض خطر قرار می گیرد و….

این فیلم به بررسی گذشته یک زن و ماجراهایی که برایش اتفاق افتاده و داستان هایی که برای زنده ماندش دارد میپردازد…

درباره مخترع و طراح اسلحه های کوچک میخائیل تیموفویچ کلاشنیکوف است. امروز به سختی میتوان کسی را پیدا کرد که این اسم را نشناسد. با این حال ، همه نمی دانند که او چه مسیری طولانی و خارق العاده را طی کرده تا در سن 28 سالگی اسلحه افسانه ای AK-47 را خلق کند. سلاح وی آنچنان ساده است که تنها در کارگاهی که امکان خانکشی لوله وجود دارد امکان ساخت این سلاح نیز موجود است، علاوه بر آن سلاح معروف کلاشنیکف سلاحیست که نیاز چندانی به تمیزکاری ندارد و رفع گیر آسان و برد نسبتاً قابل توجهی دارد.

کارگردانی به نام سالوادور مالو که دوران افول فعالیت حرفه‌ای خود را سپری می‌کند، رویدادها و تجربیات دوران جوانی خود را به یاد می‌آورد و افکار و ایده‌هایی پیرامون زندگی و هنر در ذهنش شکل می‌گیرد که…

گروهی از دانش آموزان تلاش دارند تا از یک مدرسه شبانه روزی که دارای رازهای مخوف و پنهانی است, فرار کنند اما…

داستان فیلم درباره مردی به نام راستی ویتنبرگ است که عضو یگان ویژه ی نیروی دریایی می باشد و در تلاش است تا میان زندگی خانوادگی و زندگی کاریش تعادل ایجاد کند. او هر روز و در حالی که از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی رنج می برد، برای حفظ کردن خط میان واقعیت و کابوس هایش مبارزه می کند. راستی خود را وقف تیم و ماموریت خود کرده است و مایل است تا فداکاری نهایی خود را برای برادران همکار و هم تیمی های خود انجام دهد.

قصه ی فیلم برگرفته از کتابی با همین نام است که توسط پیام صفا (رمان نویس معاصر ترک) در سال ۱۹۲۴ نوشته شده است. سارق وطن پرست چنگیز رجایی بعد از سالها برای سرقت جدید با گروهش بازمی گردد. اما این دفعه قصد آن را ندارد تا سرقت را با همکاری گروه خودش انجام دهد بلکه با پیگیری هدفی که هیچ کس از قصد آن خبر ندارد با نزدیکی و ورود به یک گروه خطرناک برای سرقت از یک خانه با تکنولوزی بالا با تغییر قیافه از نقشی به نقش دیگر تغییر هویت میدهد تا به شبح کسی که سالها در جستجوی اوست به اندازه یک نفس نزدیک شود. البته در این میان سرباز مهمت رضا هم دست از تعقیب او برنداشته است…