آبریل برای نجات مزرعه خانوادگیاش از فروش به نامزد سابقش به آرژانتین میرود. اما زمانی که تهدیدهای بیرونی مزرعه را در خطر میاندازند، آن دو مجبور میشوند با هم متحد شوند — و در این میان، شعله عشق میانشان دوباره روشن میشود.
PG-13
در آیندهای دور، در آمریکا، کتاب مقدس (انجیل) غیرقانونی اعلام شده است و خطر در هر گوشهای کمین کرده است. رهبری که تمایلی به این کار ندارد، سرپرستی گروهی هفت نفره از مسیحیان را بر عهده میگیرد تا کتابهای مقدس را به کلیساهای مخفی قاچاق کنند.
داستان درخت گردو در سه بازه زمانی سالهای ۱۳۶۶، ۱۳۸۴ و ۱۳۹۵ روایت میشود و بر پایه داستان واقعی و تلخ زندگی فردی رنج کشیده اهل آذربایجان غربی، به نام قادر مولان پور در روستای مرزی رشهرمه در نزدیکی سردشت ساخته شدهاست؛ قادر و خانوادهاش درگیر فاجعه بمباران شیمیایی سردشت شدند.
گروه موسیقی "ایمپیلد رکتم" در زندان به سر میبرد، اما باید فرار کنند زیرا پدر گیتاریست بیمار شده و خانه و کسبوکار خانوادگی آنها در خطر تخریب قرار گرفته است. به آنها پیشنهادی برای اجرای یک جشنواره بزرگ داده میشود، اما به دلیل زندانی بودن و آماده نبودن، این پیشنهاد را رد میکنند.
تد و هاروی برای جبران اشتباهی از گذشتهشان با یکدیگر متحد میشوند تا هیولایی را پشت میلههای زندان بیندازند. در همین حال، استوارت با این احتمال روبهرو میشود که شاید ناآگاهانه به یکی از موکلانش در ارتکاب یک جرم کمک کرده باشد.
بردی، نویسندهای تنها، وقتی در یک برنامهی دوستیابی با جو، دامداری ثروتمند، آشنا میشود، به امید یک داستان عاشقانه دل میبندد. با وجود یک قرار اول ناموفق، او به غریزهی خود شک میکند و با قرار دوم موافقت میکند. با
پس از اعتراف نیک، باقی زوجها باید تصمیم بگیرند که آیا حقیقت را پیش از آنکه آن دچار آبروریزی عمومی شود، با او در میان بگذارند یا نه.
دو دوست جوان درگیر نقشهای از سوی یک گانگستر میشوند.
فرانسه، سال ۲۰۳۹. یک شب، گروهی از فعالان که تحت تعقیب دولت هستند، بدون هیچ اثری ناپدید میشوند. جولیا بومبارت یکی از آنهاست. وقتی بیدار میشود، خود را در دنیایی کاملاً ناآشنا گرفتار میبیند: سیاره B.
کولایاس: بهای نفرین داستان جوانانی را روایت میکند که با وحشیگری قبیله جنهای کولایاس روبرو میشوند.
کلانتر محلیِ یک شهرک تفریحی زیبا در کنار دریاچهای کوهستانی با یک کارآگاه زن خسته و فرسوده از شهر بزرگی همکاری میکند تا پرده از حقیقتی شوم درباره مجموعهای از مرگهای «تصادفی» سالانه بردارند. تحقیقات آنها به این باور منتهی میشود که شاید قاتلی زنجیرهای
وقتی کشور همسایه، ورائگوآ، به طور ناگهانی به کوراسائو و آروبا حمله میکند، دولت هلند کاملاً غافلگیر میشود. این درگیری به سرعت شدت مییابد. سه نیروی جوان نیروی دریایی باید تصمیم بگیرند که چه کار درستی باید انجام دهند.
پس از از دست دادن مادر عزیزش، مردی همه چیز را به خطر میاندازد تا به افتخار او یک رستوران ایتالیایی راهاندازی کند؛ جایی که آشپزهای آن نُنّاها — یعنی مادربزرگهای واقعی — هستند.