یک مبارز سابق باید پسر گمشدهی رقیبی را پیدا کند که سالها پیش بهطور ناخواسته او را کشته بود؛ در این راه، او با یک باند جنایتکار خشن و بیرحم در مارسی روبهرو میشود.
PG-13
گروهی از افراد که انگیزهای عمیق برای تغییر در درون خود دارند، تصمیم میگیرند از جامعه روی برگردانند. آنها همهچیز را پشت سر میگذارند و آیندهی خود را به سرزمین خشن و دورافتادهی گالاپاگوس گره میزنند.
یک سارق خشن نقشهی سرقتی بزرگ را کشیده است، اما متأسفانه نقشهاش ناخواسته توسط دو دوست صمیمی میانسال و افسرده به هم میریزد و پولهای دزدیدهشده ناپدید میشوند.
طراحان اصلی پشت صحنه تلاش کردند میلیاردها دارایی بلوکهشده را آزاد کنند و در این راه، بدون هیچ تردیدی، نیروهای یاکوزا را برای پولشویی از طریق روشهای افراطی بهکار گرفتند. در پشت این ماجراها، شبکهای جنایی پیچیدهتر و گستردهتر پنهان شده است. در برابر وسوسههای رقبا و دشواریها، آیا گروه «تریدِنت» میتواند با ایمان و اتحاد، پرونده را حل کرده و مجرمان را به دست عدالت بسپارد؟
یک شکار ناامیدانه توسط یک کارآگاه و یک کلاهبردار که برای کشف حقیقت خودشان تیمی میشوند.
داستانی در دوران جنگ داخلی آمریکا را روایت میکند. رویدادهای آن در سال 1862 رخ میدهد و به گروهی از سربازان داوطلب اتحادیه میپردازد.
مردی جوان و پارانوئید شروع میکند به این باور برسد که هر شب کسی به خانهاش نفوذ میکند.
جون دیگر عاشق ویکتور نیست، اما برایش سخت است که احساس کند در حال دروغ گفتن به اوست. آلیس، بهترین دوست او، به او اطمینان میدهد که خودش نسبت به شریکش اریک احساس هیجان ندارد، اما رابطهشان بدون مشکل پیش میرود. آلیس هیچگونه
داستان واقعی یک خانواده که در آغاز جنگ جهانی دوم از هم جدا شدند و مصمم بودند زنده بمانند و دوباره متحد شوند.
پس از غواصی در سوراخ خرگوش از سرنخ های درهم، یک محافظ سابق خود را برای محافظت از مدیر عامل یک شرکت جنجالی گوشت تولید شده در آزمایشگاه که همچنین بازمانده حمله سرنوشت سازی است که زندگی او را تغییر داد، استخدام می کند.
داستان واقعی واقعی لالی سوکولوف، یک زندانی یهودی که در طول جنگ جهانی دوم وظیفه خالکوبی شماره شناسایی روی بازوهای زندانیان در اردوگاه کار اجباری آشویتس-بیرکناو را داشت.
یک طراح چهرهنگاری و یک پلیس با همکاری یکدیگر تلاش میکنند هویت یک قاتل مرموز را کشف کنند؛ آن هم با استفاده از توصیفهایی از چهرهاش که در ذهن تنها شاهد عینی این جنایت وحشیانه نقش بسته است.
در بورنئو، نزدیک جنگلهای گرمسیری، «کریا» یک بچه اورانگوتان را در مزرعهی نخل روغنی که پدرش در آن کار میکند، نجات میدهد. پسرخالهاش «سلای» که بهدلیل درگیری میان قبیلهی بومیاش و شرکتهای چوببری به دنبال پناهگاه است، به خانهی آنها میآید. حالا کریا، سلای و اورانگوتان کوچکی که «اوشی» نام گرفته، باید برای نجات جنگل در برابر نابودی آن مبارزه کنند.