زوج جوانی که در حال رانندگی هستند با یک تصادف روبرو می شوند. آنها در یک مثلث بین پلیسی که حادثه را بررسی میکند و شخصیت سیاسی فاسدی که در تعقیب آنهاست، قرار میدهد
درام
دو نوجوان با نامهای ماریا و تونی در دو باند خیابانی با نامهای جتها و کوسهها قرار دارند که رقیب یکدیگر هستند. با وجود این رویداد، این دو نوجوان عاشق یکدیگر میشوند.
مردی خانواده دوست به نام دیوید کوئواس به عنوان مامور جمعآوری مالیات، برای اعضای یک باند تبهکار در شهر لسآنجلس کار میکند. دیوید و دوستش کریپر، در صورت عدم پرداخت مالیات در موعد مقرر، دست به اقدامات تلافیجویانه میزنند و...
لیست پخش بیمارستان داستان پزشکان و پرستاران شاغل در مرکز پزشکی یولجه را روایت میکند. این مجموعه بر روی پنج پزشک متمرکز است که از زمان ورود به دانشکده پزشکی در سال ۱۹۹۹ با یکدیگر دوست بودهاند.
ماکیو کودای، یک نویسنده ۳۵ ساله خجالتی، پس از اینکه والدین آسا تاکومی در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست میدهند، سرپرستی او را بر عهده میگیرد. با وجود مشکلات ماکیو در برقراری روابط، او و آسا با یکدیگر زندگی را آغاز کرده و پیوندی عاطفی میانشان شکل میگیرد.
وقایع عجیبی در روستایی که محل زندگی میمونهاست رخ میدهد و یک زوج تازهعروس و داماد به همراه مسئولان جنگل را وادار میکند که برای کشف علت این اختلالات غیرعادی دست به کار شوند.
زندانی جو نامهای برای برادرش دن مینویسد و در آن دربارهٔ آرزوی بودن کنار خانواده در کریسمس صحبت میکند. او با حسرت میگوید که نمیتواند سس گوشت را برای کباب درست کند و چقدر دلش برای همه تنگ شده است. این داستان بر پایهٔ ترانهٔ مشهور استرالیایی از پل کلی نوشته شده است.
تحت فرماندهی چنگیزخان، ارتش مغول به سمت غرب پیشروی میکند تا سلسله جین را نابود کند و سپس چشم به سلسله سونگ میدوزد. در میان درگیریهای داخلی بین مکاتب هنرهای رزمی، گوا جینگ جنگجویان دشتهای مرکزی را متحد میکند تا از شیانگیانگ دفاع کنند و شجاعت و وفاداری را در نبرد برای ملت به نمایش میگذارد.
در آیندهای دور، در آمریکا، کتاب مقدس (انجیل) غیرقانونی اعلام شده است و خطر در هر گوشهای کمین کرده است. رهبری که تمایلی به این کار ندارد، سرپرستی گروهی هفت نفره از مسیحیان را بر عهده میگیرد تا کتابهای مقدس را به کلیساهای مخفی قاچاق کنند.
داستان درخت گردو در سه بازه زمانی سالهای ۱۳۶۶، ۱۳۸۴ و ۱۳۹۵ روایت میشود و بر پایه داستان واقعی و تلخ زندگی فردی رنج کشیده اهل آذربایجان غربی، به نام قادر مولان پور در روستای مرزی رشهرمه در نزدیکی سردشت ساخته شدهاست؛ قادر و خانوادهاش درگیر فاجعه بمباران شیمیایی سردشت شدند.
تد و هاروی برای جبران اشتباهی از گذشتهشان با یکدیگر متحد میشوند تا هیولایی را پشت میلههای زندان بیندازند. در همین حال، استوارت با این احتمال روبهرو میشود که شاید ناآگاهانه به یکی از موکلانش در ارتکاب یک جرم کمک کرده باشد.
بردی، نویسندهای تنها، وقتی در یک برنامهی دوستیابی با جو، دامداری ثروتمند، آشنا میشود، به امید یک داستان عاشقانه دل میبندد. با وجود یک قرار اول ناموفق، او به غریزهی خود شک میکند و با قرار دوم موافقت میکند. با
نابغهی اتومبیل، لینو، بازمیگردد تا انتقام نهاییاش را از آرسکی و فرمانده فاسدی که زندگیشان را نابود کرد، به سرانجام برساند — در پایان پرهیجان این سهگانهی پرسرعت.