فیلم تو سریال

گزارشگر Na-yeong و شریک زندگی او یک سری از مرگ های مرموز و یک پرونده گیج کننده را بررسی می کنند که در آن منبع او گفته می شود در زمان مصاحبه آنها قبلاً مرده بود. آنها در نهایت با یک حقیقت وحشتناک روبرو می شوند.

درست قبل از کریسمس، مری آن دختری را به فرزندی قبول می کند تا به تنهایی بزرگ شود. او و نوزاد کریسمس را به دلیل آب و هوای بد در بیت لحم، ایالت PA گیر افتاده بودند. تنها انتخاب او وقتی مسافرخانه پر می شود این است که با جو، برادر صاحب مسافرخانه بماند.

دو خواهر و برادر Kla و Fun خود را درگیر یک مافیای فراملیتی میبینند که از رقابت هنرهای رزمی مختلط برای عملیات قاچاق مواد مخدر استفاده میکنند. آنها به ابزار مافیا برای یک نقشه قتل تبدیل می شوند و باید برای بقا بجنگند.

هوانوردان برتر IAF در مواجهه با خطر قریب الوقوع گرد هم می آیند تا Air Dragons را تشکیل دهند. FIGHTER رفاقت، برادری و نبردهای داخلی و خارجی آنها را آشکار می کند.

قهرمان داستان که فروشنده ماشین لباسشویی خراب را به پلیس گزارش می دهد، اما متوجه می شود که او یک قاتل سریالی روانی است. این باعث می شود که خرید اقلام دست دوم از طریق برنامه های آنلاین تجدید نظر شود

با توجه به فرصتی برای شرکت در یک نمایش واقعی بازی مرگ یا زندگی، یک مرد متوجه می شود که چیزهای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد.

این فیلم درباره وال است که وقتی دنی پس از ارتکاب قتل در آن روز به زور وارد خانه او شد، خود و فرزندان خردسالش را گروگان گرفت.

زن جوانی که با استفاده از جادوی سیاه همسر پسر عمویش را تهدید می کند.

در زنبوردار، کمپین وحشیانه یک مرد برای انتقام پس از اینکه مشخص شد که او عامل سابق یک سازمان قدرتمند و مخفی به نام "زنبورداران" است، به خطرات ملی تبدیل میشود.

سال 1993 است و لحظه شهرت تد خرس به پایان رسیده است. او در خانه با بهترین دوستش جان بنت و خانواده اش زندگی می کند. در حالی که تد ممکن است تأثیر بدی بر جان داشته باشد، او یک دوست وفادار است که برای دوستی دست و پا می زند.

«بروس وین» (مایکل کیتون) بعنوان شوالیه تاریکی شهر گاتهام به نبرد با جنیاتکاران بر می خیزد و با اولین دشمن بزرگ خودش، یعنی جوکر (جک نیکلسون) روبرو می شود.

چین، سال 859 میلادی. دو فرمانده نظامی، «لیو» (اندی) و «جین» (کانشیرو)، مأموریت یافته اند تا رهبر یک گروه ضد دولتی معروف به «خنجرهای پرنده» را دستگیر کنند. با گزارش یک خبرچین سرو کار این دو به گیشاخانه ای می افتد که در آن یکی از مظنونان، یعنی رقاصه ای نابینا به نام «مئی» (زی یی) مشغول کار است...

یک گروه کوچک باید در طول نبرد در جنگ جهانی دوم به مدت سه روز از یک فرودگاه در برابر حمله ژاپنیها دفاع کند...