چند زوج جوان برای یک دوره آموزشی مرموز به جزیره ای خصوصی سفر می کنند که نوید تقویت رابطه آنها را می دهد. با این حال، در طول عقب نشینی، قهرمانان با یک شیطان باستانی - یک Succubus روبرو می شوند. این هیولا از انرژی زندگی افراد تغذیه می کند، ظاهر شخص دیگری را به خود می گیرد و قربانیان را تحریک می کند تا بدترین ویژگی ها را نشان دهند و کارهای وحشتناکی انجام دهند.
2024
کریگ، مردی تنها و دستپاچه، در تلاش است با همسایهی جدیدش آستین، گزارشگر جذاب هواشناسی دوست شود. اما این اشتیاق ساده کمکم به وسواس تبدیل میشود، و مرز میان دوستی، رقابت و فروپاشی روانی از بین میرود و...
«کِی» (با بازی کلویی پیری)، زنی منزوی و درونگرا، برای یافتن «بارب ولنتاین»، شکارچی موجودات افسانهای که در جنگلهای بریتیش کلمبیا ناپدید شده، به گروهی از زنان پیادهرو میپیوندد. در جریان این سفر، او با موجودی مرموز به نام «سوکا» مواجه میشود...
ستی رز، یک بانوی سالخورده عجیب و غریب، نویسندهای ناکام به نام خوان را استخدام میکند تا متن شرکت در مسابقه تعطیلات او را بنویسد. اما یک سوءتفاهم باعث میشود شایعهای درباره نامزدی خوان با لیلی، دختر ستی، شکل بگیرد و خانواده نیز بهطور طنزآمیزی تصمیم میگیرند با این شایعه همراه شوند.
جوسی، معلمی جوان، در برابر روشهای کهنه و سنتی آموزشی شورش میکند، در حالی که پالکو، دانشآموز خارجی تازهوارد، برای سازگاری با سیستم آموزشی سختگیرانهی مجارستان تلاش میکند. داستانهای آنها بازتابی از سرکوب اجتماعی است...
در جهانی که در تاریکی فرو رفته، نیرویی بیرحم و بیامان در پی انتقام است؛ بیاعتنا به مرزها و بیتوجه به اخلاق.
پس از یک تصادف مرگبار، نویسندهای به نام یاسمیجن مخفیانه به مراکش سفر میکند، جایی که ویم، همسر مقتول، هتلی را اداره میکند. آنها دوستی غیرمنتظرهای با هم برقرار میکنند، اما یاسمیجن هویت خود را فاش نکرده است.
پس از سقوط فضاپیما بر روی سیارهای بیگانه، یک معدنچی سیارکی باید با چالشهای محیط جدید خود دست و پنجه نرم کند و در عین حال راه خود را از میان زمین ناهموار به سمت تنها بازمانده دیگر، زنی که در محفظه نجات خود گرفتار شده است را پیدا کند...
یک پلیس مبتلا به آلزایمر، قبل از اینکه حافظهاش را از دست بدهد، باید پرونده یک قاتل سریالی فراری را حل کند.
ایوا، یک افسر زندان ایدهآلیست، با معضل بزرگی در زندگیاش روبرو میشود وقتی که یک مرد جوان از گذشتهاش به زندانی که او در آن کار میکند منتقل میشود. بدون آنکه رازش را فاش کند، ایوا از مسئولان میخواهد که به بخش این جوان منتقل شود – بخش سختترین و خشنترین قسمت زندان. اینجا است که یک تریلر روانشناختی نگرانکننده آغاز میشود، جایی که حس عدالت ایوا نه تنها اخلاق و وجدان او را به چالش میکشد، بلکه آیندهاش را نیز در معرض خطر قرار میدهد.